
کجایی که جایت در کنارم خالی است
در این شب بارانی تو را می خواهم ،
به خدا جایت خالی خالی است
کاش صدایت همچو صدای قطره های باران در گوشم زمزمه می شد
تو بودی شبی عاشقانه را با هم داشتیم ،
تو که نیستی منی که همان مرد تنها می باشم قصه ای غمگین را در این شب بارانی خواهم داشت
قصه مرد تنها در یک شب بارانی ،
شبی که احساس می کنم بیشتر از همیشه عاشقم
آری آن شب آموختم که باران بهترین سر پناه من برای رفع دلتنگی هایم است
نظرات شما عزیزان:
امیر 
ساعت10:45---22 آذر 1391
وب قشنگی داری خوشحال میشم به وب منم یه سری بزنی
|